عنوان کتاب : منتخب میزان الحکمه
جلد : 2
نوبت چاپ : چهاردهم
تاریخ انتشار : 1393
ناشر : سازمان چاپ و نشر دارالحدیث جستجو در Lib.ir

منتخب میزان الحکمه

مقدّمه مؤلّف‏

سپاس و ستايش، ويژه پروردگار جهانيان است كه براى هدايت انسان، كتاب و حكمت را بر سرآمد انبياى خود، محمّد صلى الله عليه و آله، فرستاد و اهل بيت او را در حديث متواتر «ثقلين»، به امّت اسلامى تا دامنه قيامت، «همتاى قرآن» معرّفى نمود.

ميزان الحكمة، كتابى است كه با نظمى نوين و ابتكارى و به صورت موضوعى، معارف بلند و سازنده قرآن كريم را در كنار احاديث رسول خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت پاك آن بزرگوار، ارائه مى‏كند و بدين سان، دستيابى پژوهشگران را به متن آموزه‏هاى اسلامى در زمينه‏هاى مختلف: اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، سياسى، فرهنگى، تربيتى، تاريخى و ...، آسان مى‏نمايد.

اين كتاب، نخستين بار در سال ۱۳۶۲ ش، در ده جلد، منتشر شد و استقبال گسترده و كم‏نظير محقّقان جهان اسلام از اين كتاب و چاپ‏هاى مكرّر آن، حاكى از نياز جدّى جهان اسلام به آموزه‏هاى اصيل اسلامى بود. اين اتّفاق، نشان دهنده علاقه روزافزون نسل نو به رهنمودهاى سازنده وحى و خاندان رسالت، از يك سو، و بيانگر ناكامى دشمنان اسلام در تلاش‏هاى همه‏جانبه خود در جهت منزوى كردن اين آيين در افكار عمومى، از سوى ديگر است.

بى شك، اين استقبال گسترده از معارف حياتبخش اسلام، مسئوليت حوزه‏هاى علميه و پژوهشگران دينى را مضاعف مى‏نمايد و بدين سان، انگيزه اين جانب براى تكميل ميزان الحكمة- كه در مقدمه آن، بدان اشاره كرده بودم-، تقويت گرديد و به فضل خداوند منّان و عنايت ارواح پاك انبياى عظام، بويژه خاتم و افضل آنها، و نيز اوصياى بزرگوار آنان، بويژه خاندان پاك رسول خدا صلى الله عليه و آله، نه تنها طرح تكميل ميزان الحكمة با عنوان دانش‏نامه ميزان الحكمة آغاز شد، بلكه اين اقدام مبارك، به تأسيس مؤسّسه علمى- فرهنگى دار الحديث- كه مشتمل بر پژوهشكده علوم و معارف حديث و دانشكده علوم حديث است-، انجاميد.

امّا با عنايت به اين كه گزيده اين كتاب، در مواردى، بويژه در سفرهاى تبليغى و نيز براى ترجمه به زبان‏هاى ديگر، كاربرد فراوانى داشت، فاضل گران‏قدر جناب آقاى سيّد حميد حسينى، با نظارت محقّق ارجمند آقاى سيّد محمّدكاظم طباطبايى، مسئوليت تلخيص آن را به عهده گرفت كه لازم مى‏دانم از زحمات هر دو بزرگوار، و نيز سايرفضلاى پژوهشكده علوم و معارف حديث- كه در آماده‏سازى آن، همكارى داشته‏اند-، صميمانه تشكّر كنم.

گفتنى است كه ترجمه اين كتاب به زبان‏هاى مختلف، ايجاب مى‏كرد كه متن تهيّه شده، مورد بازنگرى قرار گيرد. اين اقدام نيز با نظارت اين‏جانب و همكارى شُمارى از همكاران پژوهشكده، انجام شد و اينك، جديدترين چاپ اين كتاب، با ويرايشى تازه، تقديم علاقه‏مندان به آثار پيامبر صلى الله عليه و آله واهل بيت عليهم السلام در سراسر جهان مى‏گردد؛ ليكن پيش از آن، توجّه خوانندگان عزيز را به دو نكته مهم، جلب مى‏نمايم:

۱. حديث اهل بيت عليهم السلام، حديث پيامبر خداست‏

نكته اوّل، اين كه براساس آنچه از اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده، آنچه آنان در باره معارف اسلامى مى‏گويند، سخن رسول خداست، چنان كه امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:

حَديثي حَديثُ أبي، وَ حَديثُ أبي حَديثُ جَدّي، وَ حَديثُ جَدّي حَديثُ الحُسَينِ، وَ حَديثُ الحُسَينِ حَديثُ الحَسَنِ، وَ حَديثُ الحَسَنِ حَديثُ أميرِ المُؤمِنينَ عليهم السلام، وَ حَديثُ أميرِ المُؤمِنينَ حَديثُ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله، وَ حَديثُ رَسولِ اللَّهِ قَولُ اللَّهِ عز و جل.[۱]

حديث من، حديث پدرم [امام باقر عليه السلام‏] است و حديث پدرم، حديث جدّم [امام زين العابدين عليه السلام‏] است و حديث جدّم، حديث حسين عليه السلام است و حديث حسين، حديث حسن عليه السلام و حديث حسن، حديث امير المؤمنين عليه السلام است و حديث امير المؤمنين، حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله است و حديث رسول خدا، سخن خداوند عز و جل است.

______________________________
(۱). الكافى: ۱/ ۵۳/ ۱۴ به نقل از حمّاد بن عثمان، روضة الواعظين: ۲۳۳ با تعبير: «حديث جدّي حديث أميرالمؤمنين».

 

۲. ادب نقل حديث‏

يكى از آداب مهمّ نقل حديث، چگونگى نسبت دادن آن به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام است.

كلينى رحمه الله، از امام على عليه السلام روايت كرده است كه فرمود:

إذا حَدَّثتُم بِحَديثٍ فَأسنِدوهُ إلَى الَّذي حَدَّثَكُم؛ فَإِن كانَ حَقّاً فَلَكُم وَإِن كانَ كَذِباً فَعَلَيهِ.[۲]

هنگامى كه حديثى را نقل مى‏كنيد، آن را به كسى كه آن را روايت نموده، نسبت دهيد، كه اگر درست باشد، به سود شماست و اگر دروغ باشد، به زيان راوى است.

بنا بر اين، براى رعايت احتياط، توصيه اكيد داريم كه هر كس مى‏خواهد از اين كتاب يا ساير كتب روايى، حديثى را نقل كند، آن را مستقيماً به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام نسبت ندهد؛ بلكه حديث را از طريق منبعى كه آن را روايت كرده است، به آنان منسوب نمايد. براى نمونه، نگويد: «پيامبر صلى الله عليه و آله چنين فرمود» يا: «امام عليه السلام چنين فرمود»؛ بلكه بگويد: «فلان كتاب، از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت كرده است» و يا بگويد: «از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت شده است».

در پايان، ضمن سپاس خداوند منّان كه توفيق آماده سازى ويرايش جديد اين مجموعه را عنايت فرمود، از همه عزيزانى كه در اين راه، مرا يارى كردند و همچنين از مترجم گران قدر ميزان الحكمة، جناب آقاى حميدرضا شيخى، سپاس‏گزارم و از ايزد متعال، پاداشى در خور فضل خود، براى همه آنان، مسئلت دارم.

محمّد محمّدى رى شهرى‏

۱۶/ ۹/ ۱۳۸۶ ش‏

۲۶/ ۱۱/ ۱۴۲۸ ق‏

 

 

[۱] ( ۱). الكافى: ۱/ ۵۳/ ۱۴ به نقل از حمّاد بن عثمان، روضة الواعظين: ۲۳۳ با تعبير:« حديث جدّي حديث أميرالمؤمنين».

[۲] ( ۱). الكافى: ۱/ ۵۲/ ۷.